معنی فارسی non-partisanship
B2وضعیتی که در آن به هیچ حزب سیاسی وابسته نیست و در سیاستها بیطرفانه عمل میشود.
The condition of being non-affiliated with any political party.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم وابستگی حزبی برای حاکمیت عادلانه بسیار مهم است.
مثال:
Non-partisanship is crucial for fair governance.
معنی(example):
او در سخنرانی خود بر عدم وابستگی حزبی تأکید کرد.
مثال:
He emphasized non-partisanship in his speech.
معنی فارسی کلمه non-partisanship
:
وضعیتی که در آن به هیچ حزب سیاسی وابسته نیست و در سیاستها بیطرفانه عمل میشود.