معنی فارسی non-payment
B1عدم پرداخت به موقع مبالغی است که به عنوان بدهی بر عهده فرد یا شرکتی وجود دارد.
The failure to make a payment that is owed.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرپرداخت میتواند به اقدامات قانونی منجر شود.
مثال:
Non-payment can lead to legal actions.
معنی(example):
شرکت به دلیل عدم پرداخت صورتحساب شکایتی ثبت کرد.
مثال:
The company filed a complaint due to non-payment of the invoice.
معنی فارسی کلمه non-payment
:
عدم پرداخت به موقع مبالغی است که به عنوان بدهی بر عهده فرد یا شرکتی وجود دارد.