معنی فارسی non-playing
B1غیر بازیکرده به افرادی اشاره دارد که در فعالیتی شرکت نمیکنند اما ممکن است در دیگر جنبهها مشارکت داشته باشند.
Referring to individuals who are not actively participating in a game or activity.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Not playing, or not part of play
example
معنی(example):
در طول مسابقه، او غیر بازیکرده باقی ماند اما برای تیمش تشویق کرد.
مثال:
During the match, she remained non-playing but cheered for her team.
معنی(example):
اعضای غیر بازیکرده گروه، ایدهها را به جای بازی ارائه دادند.
مثال:
Non-playing members of the group contributed ideas instead.
معنی فارسی کلمه non-playing
:
غیر بازیکرده به افرادی اشاره دارد که در فعالیتی شرکت نمیکنند اما ممکن است در دیگر جنبهها مشارکت داشته باشند.