معنی فارسی non-practising

B1

به وضعیتی اطلاق می‌شود که فرد به حرفه یا شغل خود مشغول نیست و فعالیتی در زمینه تخصص خود انجام نمی‌دهد.

Describing someone who has the qualifications but is not actively working in that profession.

example
معنی(example):

او یک وکیل غیر شاغل است، به این معنی که دیگر در زمینه قانون کار نمی‌کند.

مثال:

He is a non-practising lawyer, meaning he doesn't work in law anymore.

معنی(example):

یک پزشک غیر شاغل هنوز مدرک پزشکی دارد اما بیماران را نمی‌بیند.

مثال:

A non-practising doctor still has a medical degree but is not seeing patients.

معنی فارسی کلمه non-practising

: معنی non-practising به فارسی

به وضعیتی اطلاق می‌شود که فرد به حرفه یا شغل خود مشغول نیست و فعالیتی در زمینه تخصص خود انجام نمی‌دهد.