معنی فارسی non-voting
B1غیر رایگیر به افرادی اطلاق میشود که حق رأی در یک انتخابات یا نشست را ندارند.
Describing an individual or entity that does not have the right to vote.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او عضو غیررایگیر کمیته است.
مثال:
He is a non-voting member of the committee.
معنی(example):
اعضای غیررایگیر میتوانند هنوز در بحثها شرکت کنند.
مثال:
Non-voting members can still participate in discussions.
معنی فارسی کلمه non-voting
:
غیر رایگیر به افرادی اطلاق میشود که حق رأی در یک انتخابات یا نشست را ندارند.