معنی فارسی non-wimmer
A2شخصی که نمیتواند شنا کند.
A person who does not swim.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک غیرشناگر، درباره مهمانی کنار استخر نگران بودم.
مثال:
As a non-wimmer, I was nervous about the pool party.
معنی(example):
غیرشناگر تصمیم گرفت در قسمت کم عمق استخر بماند.
مثال:
The non-wimmer decided to stay on the shallow end of the pool.
معنی فارسی کلمه non-wimmer
:
شخصی که نمیتواند شنا کند.