معنی فارسی nonaccumulatively

B1

به شیوه‌ای که در آن جمع نمی‌شود یا انباشته نمی‌گردد.

In a manner that does not involve accumulation or aggregation.

example
معنی(example):

نتایج به صورت غیر تجمعی ارائه شدند تا از سردرگمی جلوگیری شود.

مثال:

The results were presented nonaccumulatively to avoid confusion.

معنی(example):

داده‌ها به صورت غیر تجمعی تحلیل شدند تا نتایج فوری را منعکس کنند.

مثال:

Data was analyzed nonaccumulatively to reflect the immediate outcomes.

معنی فارسی کلمه nonaccumulatively

: معنی nonaccumulatively به فارسی

به شیوه‌ای که در آن جمع نمی‌شود یا انباشته نمی‌گردد.