معنی فارسی nonacquisitiveness
B2عدم تمایل به جمع آوری، به معنای نداشتن آرزوی بالای صاحب املاک و ثروت.
The quality of being nonacquisitive; lack of greed or desire for possession.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم تمایل او به جمع آوری توسط دوستانش تحسین شد.
مثال:
His nonacquisitiveness was admired by his friends.
معنی(example):
عدم تمایل گروه به جمع آوری منجر به یک محیط شاد و همآهنگ شد.
مثال:
The group's nonacquisitiveness led to a happy and harmonious environment.
معنی فارسی کلمه nonacquisitiveness
:
عدم تمایل به جمع آوری، به معنای نداشتن آرزوی بالای صاحب املاک و ثروت.