معنی فارسی nonactive

B1

غیر فعال به افرادی اطلاق می‌شود که در فعالیت‌های اجتماعی یا حرفه‌ای به میزان کم یا هیچ شرکت نمی‌کنند.

Referring to individuals who do not participate actively in a group or activity.

adjective
معنی(adjective):

Not active; inactive; inert.

example
معنی(example):

اعضای غیر فعال باشگاه تشویق شدند تا بیشتر شرکت کنند.

مثال:

The nonactive members of the club were encouraged to participate more.

معنی(example):

کاربران غیر فعال اپلیکیشن معمولاً از ویژگی‌های جدید محروم می‌شوند.

مثال:

Nonactive users of the app often miss out on new features.

معنی فارسی کلمه nonactive

: معنی nonactive به فارسی

غیر فعال به افرادی اطلاق می‌شود که در فعالیت‌های اجتماعی یا حرفه‌ای به میزان کم یا هیچ شرکت نمی‌کنند.