معنی فارسی nonadjustably
B1به صورت غیر قابل تنظیم، به شیوهای که نمیتوان آن را تغییر داد.
In a manner that cannot be adjusted.
- ADVERB
example
معنی(example):
این میز فقط در این پیکربندی به صورت غیر قابل تنظیم قابل استفاده است.
مثال:
The desk can only be used nonadjustably in this configuration.
معنی(example):
اجزای آن به صورت غیر قابل تنظیم ثابت شدهاند تا ثبات را تضمین کنند.
مثال:
The components are fixed nonadjustably to ensure stability.
معنی فارسی کلمه nonadjustably
:
به صورت غیر قابل تنظیم، به شیوهای که نمیتوان آن را تغییر داد.