معنی فارسی nonadventitious
B1غیرتصادفی، به صورت برنامهریزیشده یا هدفمند.
Not happening by chance; planned or intentional.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
موفقیت او غیرتصادفی بود و ناشی از سالها تلاش سخت بود.
مثال:
His success was nonadventitious, resulting from years of hard work.
معنی(example):
آنها در تحقیقات خود به نتایج غیرتصادفی هدفگذاری کردند.
مثال:
They aimed for nonadventitious outcomes in their research.
معنی فارسی کلمه nonadventitious
:
غیرتصادفی، به صورت برنامهریزیشده یا هدفمند.