معنی فارسی nonaffectation

B1

عدم تأثیرگذاری، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن فرد رفتارهای خاص یا ساختگی نداشته باشد.

The quality of being unaffected or natural; sincerity.

example
معنی(example):

عدم تأثیرگذاری او او را بسیار دوست‌داشتنی و واقعی کرده بود.

مثال:

His nonaffectation made him very likable and genuine.

معنی(example):

او در دوستانش به عدم تأثیرگذاری ارزش می‌داد و تعاملات واقعی را ترجیح می‌داد.

مثال:

She valued nonaffectation in her friends and preferred authentic interactions.

معنی فارسی کلمه nonaffectation

: معنی nonaffectation به فارسی

عدم تأثیرگذاری، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن فرد رفتارهای خاص یا ساختگی نداشته باشد.