معنی فارسی nonaffilliated
B1عدم وابستگی به یک گروه یا سازمان.
Not having an official connection or attachment to an organization.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او بخشی از یک تیم تحقیقاتی غیر وابسته است.
مثال:
She is part of a nonaffilliated research team.
معنی(example):
غیر وابسته بودن به دانشمندان کمک میکند تا بیطرفی را حفظ کنند.
مثال:
Being nonaffilliated helps the scientists maintain objectivity.
معنی فارسی کلمه nonaffilliated
:
عدم وابستگی به یک گروه یا سازمان.