معنی فارسی nonallelic
B1غیر اللی، اشاره به ویژگیها یا تعاملات ژنتیکی که مرتبط با آلل نیستند
Referring to traits or interactions that do not involve alleles.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
خصوصیات غیر اللی مشاهده شده در گیاهان غیرمنتظره بود.
مثال:
The nonallelic traits observed in the plants were unexpected.
معنی(example):
تحقیقات او بر روی تعاملات غیر اللی بین ژنها متمرکز بود.
مثال:
His research focused on nonallelic interactions between genes.
معنی فارسی کلمه nonallelic
:
غیر اللی، اشاره به ویژگیها یا تعاملات ژنتیکی که مرتبط با آلل نیستند