معنی فارسی nonalliteratively
B1به روشی که در آن از همخوانی صداها در آغاز کلمات استفاده نمیشود.
In a manner that does not involve alliteration.
- ADVERB
example
معنی(example):
نویسنده تصمیم گرفت در آخرین اثرش به صورت غیر همخوان بنویسد.
مثال:
The author chose to write nonalliteratively in his latest work.
معنی(example):
او افکارش را به طور غیر همخوان بیان کرد تا وضوح بیشتری داشته باشد.
مثال:
She expressed her thoughts nonalliteratively to convey clarity.
معنی فارسی کلمه nonalliteratively
:
به روشی که در آن از همخوانی صداها در آغاز کلمات استفاده نمیشود.