معنی فارسی nonalphabetically

B1

به شیوه‌ای که حروف الفبا رعایت نشود.

In a manner that does not follow alphabetical order.

example
معنی(example):

موارد به شکل غیرالفبایی بر روی قفسه چیده شده بودند.

مثال:

The items were arranged nonalphabetically on the shelf.

معنی(example):

من یادداشت‌های خود را به صورت غیرالفبایی برای مرجع بهتر سازماندهی کردم.

مثال:

I organized my notes nonalphabetically for better reference.

معنی فارسی کلمه nonalphabetically

: معنی nonalphabetically به فارسی

به شیوه‌ای که حروف الفبا رعایت نشود.