معنی فارسی nonamazement
B1عدم شگفتزگی، احساس عدم شگفتی یا تعجب در برابر یک مورد مشخص.
The absence of amazement or surprise; a state of indifference.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم شگفتزگی او نسبت به این خبر همه را متعجب کرد.
مثال:
His nonamazement at the news surprised everyone else.
معنی(example):
عدم شگفتزگی او نشان داد که انتظار این نتیجه را داشته است.
مثال:
Her nonamazement showed she had expected this outcome.
معنی فارسی کلمه nonamazement
:
عدم شگفتزگی، احساس عدم شگفتی یا تعجب در برابر یک مورد مشخص.