معنی فارسی nonambulatory
B1غیرمتحرک به معنای عدم قابلیت حرکت یا راه رفتن است.
Not able to walk; requiring assistance for mobility.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بیماران غیرمتحرک به کمک برای حرکت نیاز داشتند.
مثال:
The nonambulatory patients required assistance to move.
معنی(example):
مراقبت غیرمتحرک بر افرادی تمرکز دارد که نمیتوانند بهطور مستقل راه بروند.
مثال:
Nonambulatory care focuses on those who cannot walk independently.
معنی فارسی کلمه nonambulatory
:
غیرمتحرک به معنای عدم قابلیت حرکت یا راه رفتن است.