معنی فارسی nonamenably

B1

به‌گونه‌ای که قابل تغییر نباشد.

In a manner that is not amenable.

example
معنی(example):

تیم به‌طور غیرقابل اصلاح هرگونه مصالحه‌ای را رد کرد.

مثال:

The team nonamenably rejected any form of compromise.

معنی(example):

سیاست به‌طور غیرقابل اصلاح در برابر همهٔ اعتراضات ایستاد.

مثال:

The policy nonamenably stood firm against all objections.

معنی فارسی کلمه nonamenably

: معنی nonamenably به فارسی

به‌گونه‌ای که قابل تغییر نباشد.