معنی فارسی nonanarchically
B1به شیوهای که در آن نظم و ساختار حفظ شود، اشاره دارد.
In a manner that avoids anarchy; characterized by organization and order.
- ADVERB
example
معنی(example):
سازمان به صورت غیر آنارشیستی عمل کرد تا کارایی را حفظ کند.
مثال:
The organization functioned nonanarchically to maintain efficiency.
معنی(example):
آنها به پروژه به شیوهای غیر آنارشیستی نزدیک شدند و نقشهای واضحی برای همه تعیین کردند.
مثال:
They approached the project nonanarchically, ensuring clear roles for everyone.
معنی فارسی کلمه nonanarchically
:
به شیوهای که در آن نظم و ساختار حفظ شود، اشاره دارد.