معنی فارسی nonappointment

B1

عدم انتصاب به معنای عدم قراردادی برای پذیرش یک موقعیت شغلی یا مسئولیت.

The state of not being appointed or designated to a position.

example
معنی(example):

عدم انتصاب نامزد همه را شگفت‌زده کرد.

مثال:

The nonappointment of the candidate surprised everyone.

معنی(example):

به دلیل عدم وجود نامزدهای مناسب، انتصابی صورت نگرفت.

مثال:

There was a nonappointment due to a lack of suitable candidates.

معنی فارسی کلمه nonappointment

: معنی nonappointment به فارسی

عدم انتصاب به معنای عدم قراردادی برای پذیرش یک موقعیت شغلی یا مسئولیت.