معنی فارسی nonappreciation

B1

عدم قدردانی: حالتی که در آن فرد یا گروهی، ارزشیابی یا احترام لازم را به چیزی نمی‌دهد.

The lack of recognition or gratitude for something valuable or important.

example
معنی(example):

عدم قدردانی او از هنر، صاحب گالری را غمگین کرد.

مثال:

His nonappreciation of art saddened the gallery owner.

معنی(example):

عدم قدردانی از پروژه ممکن است به کاهش بودجه بینجامد.

مثال:

The project's nonappreciation may lead to cut funding.

معنی فارسی کلمه nonappreciation

: معنی nonappreciation به فارسی

عدم قدردانی: حالتی که در آن فرد یا گروهی، ارزشیابی یا احترام لازم را به چیزی نمی‌دهد.