معنی فارسی nonapproachableness

B1

غیرقابل دسترسی بودن، ویژگی‌ای که نشان می‌دهد فرد یا شیء به راحتی قابل نزدیک شدن یا دسترسی نیست.

The quality of being not approachable or easily accessible.

example
معنی(example):

غیرقابل دسترسی بودن او، دوستیابی را دشوار کرد.

مثال:

His nonapproachableness made it hard to make friends.

معنی(example):

غیرقابل دسترسی بودن کوه، آن را ترسناک به نظر می‌رساند.

مثال:

The nonapproachableness of the mountain made it seem intimidating.

معنی فارسی کلمه nonapproachableness

: معنی nonapproachableness به فارسی

غیرقابل دسترسی بودن، ویژگی‌ای که نشان می‌دهد فرد یا شیء به راحتی قابل نزدیک شدن یا دسترسی نیست.