معنی فارسی nonapproval
B1عدم تأیید، حالتی که در آن چیزی مورد تأیید یا پذیرش قرار نمیگیرد.
The state or condition of being not approved.
- NOUN
example
معنی(example):
طرح از طرف کمیته تأیید نشد.
مثال:
The plan received nonapproval from the committee.
معنی(example):
آثار هنری او با عدم تأیید برخی منتقدان مواجه شد.
مثال:
Her artwork was met with nonapproval from some critics.
معنی فارسی کلمه nonapproval
:
عدم تأیید، حالتی که در آن چیزی مورد تأیید یا پذیرش قرار نمیگیرد.