معنی فارسی nonarithmetically
B1به شیوهای که مرتبط با حساب نیست و به اصول کیفی تأکید دارد.
In a manner that does not involve arithmetic computations.
- ADVERB
example
معنی(example):
این پروژه به صورت غیر حسابی مدیریت شد و بر اصول به جای اعداد تمرکز داشت.
مثال:
The project was managed nonarithmetically, focusing on principles rather than numbers.
معنی(example):
او به مسئله به صورت غیر حسابی نزدیک شد و عوامل کیفی را مد نظر قرار داد.
مثال:
He approached the problem nonarithmetically, considering qualitative factors.
معنی فارسی کلمه nonarithmetically
:
به شیوهای که مرتبط با حساب نیست و به اصول کیفی تأکید دارد.