معنی فارسی nonart
B1آثاری که به عنوان هنر شناسایی نمیشوند و ممکن است به صورت خلاقانه بیان شوند.
Works or expressions that do not fit conventional definitions of art.
- noun
noun
معنی(noun):
That which is not art
example
معنی(example):
گالری آثار غیرهنری را که آوانگارد بودند به نمایش گذاشته بود.
مثال:
The gallery featured nonart pieces that were avant-garde.
معنی(example):
رویکرد او به آثار غیرهنری تعاریف سنتی خلاقیت را به چالش کشید.
مثال:
His approach to nonart challenged traditional definitions of creativity.
معنی فارسی کلمه nonart
:
آثاری که به عنوان هنر شناسایی نمیشوند و ممکن است به صورت خلاقانه بیان شوند.