معنی فارسی nonartistically
B1به شیوهای غیر هنری، که در آن خلاقیت یا زیبایی شناختی مدنظر قرار نمیگیرد.
In a manner that lacks artistic creativity or expression.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به پروژه به طور غیر هنری نزدیک شد و به کاربرد بیشتر از ظاهر اهمیت داد.
مثال:
He approached the project nonartistically, prioritizing function over form.
معنی(example):
اتاق به طور غیر هنری تزئین شده بود و فقط بر روی عملگرایی تمرکز داشت.
مثال:
The room was decorated nonartistically, focusing only on practicality.
معنی فارسی کلمه nonartistically
:
به شیوهای غیر هنری، که در آن خلاقیت یا زیبایی شناختی مدنظر قرار نمیگیرد.