معنی فارسی nonasthmatically

B1

به شیوه‌ای که مربوط به عدم ابتلا به آسم باشد.

In a manner that doesn't involve asthma-related concerns.

example
معنی(example):

او به‌طور غیرآسمی بر ترس خود از دویدن غلبه می‌کند.

مثال:

She nonasthmatically overcomes her fear of running.

معنی(example):

این ورزشکار به‌طور غیرآسمی تمرین کرد و این امر موجب افزایش ظرفیت ریه‌هایش شد.

مثال:

The athlete trained nonasthmatically, allowing for greater lung capacity.

معنی فارسی کلمه nonasthmatically

: معنی nonasthmatically به فارسی

به شیوه‌ای که مربوط به عدم ابتلا به آسم باشد.