معنی فارسی nonattached

B1

غیرمتصل به وضعیتی اطلاق می‌شود که شیء یا فرد به چیزی وابسته نیست.

Not attached or connected; existing independently.

example
معنی(example):

فایل غیرمتصل به راحتی قابل جابجایی بود.

مثال:

The nonattached file could easily be moved.

معنی(example):

او سبک زندگی غیرمتصل را ترجیح می‌داد.

مثال:

She preferred a nonattached style of living.

معنی فارسی کلمه nonattached

: معنی nonattached به فارسی

غیرمتصل به وضعیتی اطلاق می‌شود که شیء یا فرد به چیزی وابسته نیست.