معنی فارسی nonaudibly

B1

غیرقابل شنیدن، به معنای آنچه که نمی‌توان به وضوح شنید یا درک کرد.

In a manner that cannot be heard.

example
معنی(example):

او به صورت غیرقابل شنیدن صحبت کرد تا از شنیده شدن جلوگیری کند.

مثال:

She spoke nonaudibly to avoid being overheard.

معنی(example):

گربه به طور غیرقابل شنیدن از میان درختچه‌ها عبور کرد.

مثال:

The cat moved nonaudibly through the bushes.

معنی فارسی کلمه nonaudibly

: معنی nonaudibly به فارسی

غیرقابل شنیدن، به معنای آنچه که نمی‌توان به وضوح شنید یا درک کرد.