معنی فارسی nonautonomousness
B1عدم خودکار بودن، حالتی که نشاندهنده وابستگی یک سیستم به انسان یا منابع خارجی برای عملکرد است.
The quality of not being able to operate independently.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم خودکار بودن این دستگاه در عدم توانایی آن برای کار به طور مستقل مشهود بود.
مثال:
The nonautonomousness of the machine was evident in its failure to operate independently.
معنی(example):
محققان عدم خودکار بودن سیستمهای رباتیک مختلف را مطالعه کردند.
مثال:
Researchers studied the nonautonomousness of various robotic systems.
معنی فارسی کلمه nonautonomousness
:
عدم خودکار بودن، حالتی که نشاندهنده وابستگی یک سیستم به انسان یا منابع خارجی برای عملکرد است.