معنی فارسی nonbindingness

B2

غیرالزام‌آوری به وضعیت یا کیفیتی اشاره دارد که در آن هیچ گونه تعهد قانونی وجود ندارد.

The quality of being nonbinding; a condition where obligations are not legally enforceable.

example
معنی(example):

غیرالزام‌آوری قرارداد امکان انعطاف در مذاکرات را فراهم کرد.

مثال:

The nonbindingness of the contract allowed for flexibility in negotiations.

معنی(example):

تأکید او بر غیرالزام‌آوری فشار تعهد را در طول بحث‌ها کاهش داد.

مثال:

Her emphasis on nonbindingness helped ease the pressure of commitment during discussions.

معنی فارسی کلمه nonbindingness

: معنی nonbindingness به فارسی

غیرالزام‌آوری به وضعیت یا کیفیتی اشاره دارد که در آن هیچ گونه تعهد قانونی وجود ندارد.