معنی فارسی nonbiting

B1

غیرگزنده، توصیف‌کننده رفتار یا حیوانی که گزنده نیست و آسیب نمی‌زند.

Not harmful or aggressive; specifically, not causing bites or injury.

example
معنی(example):

گربه‌نوزاد بازیگوش است اما به‌طور کامل غیرگزنده است.

مثال:

The kitten is playful but completely nonbiting.

معنی(example):

او محبت غیرگزنده‌ای نشان داد و عشقش را بدون خشونت ابراز کرد.

مثال:

She gave nonbiting affection, showing her love without aggression.

معنی فارسی کلمه nonbiting

: معنی nonbiting به فارسی

غیرگزنده، توصیف‌کننده رفتار یا حیوانی که گزنده نیست و آسیب نمی‌زند.