معنی فارسی noncaking

B1

غیرکاکینگ به موادی اطلاق می‌شود که از تجمع یا گلوله شدن جلوگیری می‌کنند.

Describing agents that prevent the clumping of powders.

example
معنی(example):

عامل غیرکاکینگ به جلوگیری از گلوله شدن پودر کمک می‌کند.

مثال:

The noncaking agent helps to keep the powder flowing smoothly.

معنی(example):

نمک غیرکاکینگ برای استفاده در محیط‌های مرطوب ایده‌آل است.

مثال:

Noncaking salt is ideal for use in humid environments.

معنی فارسی کلمه noncaking

: معنی noncaking به فارسی

غیرکاکینگ به موادی اطلاق می‌شود که از تجمع یا گلوله شدن جلوگیری می‌کنند.