معنی فارسی noncalcified
B1غیرکلسینه به بافت یا ساختارهایی اطلاق میشود که در آنها کلسیم وجود ندارد و به طور معمول مشاهده میشود که این ویژگی به سلامت یا حالت پاتولوژیک آن بستگی دارد.
Not containing calcium; typically describes tissues or lesions in medical contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
پزشک متوجه شد که بافت غیرکلسینه و سالم است.
مثال:
The doctor found that the tissue was noncalcified and healthy.
معنی(example):
lesion های غیرکلسینه میتوانند تشخیص آنها را چالشبرانگیزتر کنند.
مثال:
Noncalcified lesions can be more challenging to diagnose.
معنی فارسی کلمه noncalcified
:
غیرکلسینه به بافت یا ساختارهایی اطلاق میشود که در آنها کلسیم وجود ندارد و به طور معمول مشاهده میشود که این ویژگی به سلامت یا حالت پاتولوژیک آن بستگی دارد.