معنی فارسی noncalculating

B1

غیرمحاسباتی به حالتی اطلاق می‌شود که در آن فرد به محاسبات یا تفکر منطقی مراجعه نمی‌کند و بیشتر بر احساسات یا حدس‌ها اتکا می‌کند.

Not calculating; often used to describe someone who acts based on intuition or feelings rather than logical analysis.

example
معنی(example):

او رویکرد غیرمحاسباتی به سرمایه‌گذاری‌هایش داشت و بیشتر بر شهود تکیه می‌کرد.

مثال:

He had a noncalculating approach to his investments, relying more on intuition.

معنی(example):

یک فرد غیرمحاسباتی اغلب به احساسات خود بیشتر از منطق اعتماد می‌کند.

مثال:

A noncalculating person often trusts their feelings over logic.

معنی فارسی کلمه noncalculating

: معنی noncalculating به فارسی

غیرمحاسباتی به حالتی اطلاق می‌شود که در آن فرد به محاسبات یا تفکر منطقی مراجعه نمی‌کند و بیشتر بر احساسات یا حدس‌ها اتکا می‌کند.