معنی فارسی noncannonical

B2

غیرمتعارف، خارج از قواعد و استانداردهای شناخته شده.

Not conforming to established rules or standards.

example
معنی(example):

هنرمند نسخه غیرکاننیکالی از داستان کلاسیک ایجاد کرد.

مثال:

The artist created a noncannonical version of the classic tale.

معنی(example):

رویکرد او اغلب به عنوان غیرکاننیکالی در حوزه ادبیات دیده می‌شد.

مثال:

His approach was often seen as noncannonical in the field of literature.

معنی فارسی کلمه noncannonical

: معنی noncannonical به فارسی

غیرمتعارف، خارج از قواعد و استانداردهای شناخته شده.