معنی فارسی nonclinical

B1

غیرکلینیکی به محیط‌ها یا موقعیت‌هایی اطلاق می‌شود که در آنها خدمات پزشکی مستقیم به بیماران ارائه نمی‌شود و بیشتر به پژوهش و آموزش مربوط می‌شود.

Not pertaining to clinical settings or direct patient care.

adjective
معنی(adjective):

Not clinical or medical.

معنی(adjective):

Not objective; emotional.

example
معنی(example):

این مطالعه غیرکلینیکی است و بر آموزش سلامت تمرکز دارد.

مثال:

The study is nonclinical and focuses on health education.

معنی(example):

محیط‌های غیرکلینیکی می‌توانند شامل آزمایشگاه‌های تحقیقاتی و کلاس‌های درس باشند.

مثال:

Nonclinical settings can include research labs and classrooms.

معنی فارسی کلمه nonclinical

: معنی nonclinical به فارسی

غیرکلینیکی به محیط‌ها یا موقعیت‌هایی اطلاق می‌شود که در آنها خدمات پزشکی مستقیم به بیماران ارائه نمی‌شود و بیشتر به پژوهش و آموزش مربوط می‌شود.