معنی فارسی nonconfederation

B1

عدم کنفدراسیون به سیستم‌هایی اشاره دارد که در آن‌ها هیچ نوع اتحادیه‌ سیاسی رسمی وجود ندارد.

The absence of a confederation or alliance.

example
معنی(example):

رویکرد غیر کنفدراسیون اجازه می‌داد تا حقوق بیشتری برای ایالت‌های فردی وجود داشته باشد.

مثال:

The nonconfederation approach allowed for more individual state rights.

معنی(example):

در یک سیستم غیر کنفدراسیون، وحدت بدون اتحادیه‌های رسمی برقرار می‌شود.

مثال:

In a nonconfederation system, unity is achieved without formal alliances.

معنی فارسی کلمه nonconfederation

: معنی nonconfederation به فارسی

عدم کنفدراسیون به سیستم‌هایی اشاره دارد که در آن‌ها هیچ نوع اتحادیه‌ سیاسی رسمی وجود ندارد.