معنی فارسی nonconservative
B1غیرمحافظهکارانه، به عقاید یا سیاستهایی اطلاق میشود که تغییرات عمده و نوآوری را به جای حفظ وضع موجود ترویج میکند.
Not adhering to traditional or conservative views; advocating for progressive changes.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دیدگاههای غیرمحافظهکارانه او اغلب بحثهایی را بین همتیمیهایش به وجود میآورد.
مثال:
His nonconservative views often sparked debates among his peers.
معنی(example):
سیاستهای غیرمحافظهکارانهای که حزب پیشنهاد داد، رأیدهندگان جوانتری را جذب کرد.
مثال:
The nonconservative policies proposed by the party attracted younger voters.
معنی فارسی کلمه nonconservative
:
غیرمحافظهکارانه، به عقاید یا سیاستهایی اطلاق میشود که تغییرات عمده و نوآوری را به جای حفظ وضع موجود ترویج میکند.