معنی فارسی nonconsultatory

B1

غیر مشورتی به محیط یا وضعیتی اشاره می‌کند که در آن مکالمات و مشورت‌ها کم‌رنگ است.

Not intended to consult or advise, often rigid in decision-making.

example
معنی(example):

نقش مشاور غیر مشورتی بود و بر تصمیم‌گیری‌ها به جای بحث‌ها تمرکز داشت.

مثال:

The advisor's role was nonconsultatory, focusing on decisions rather than discussions.

معنی(example):

در یک محیط غیر مشورتی، کارکنان اغلب احساس حذف می‌کنند.

مثال:

In a nonconsultatory environment, employees often feel excluded.

معنی فارسی کلمه nonconsultatory

: معنی nonconsultatory به فارسی

غیر مشورتی به محیط یا وضعیتی اشاره می‌کند که در آن مکالمات و مشورت‌ها کم‌رنگ است.