معنی فارسی nonconsummation
B2عدم consummation به معنای عدم تحقق رابطه جنسی در یک ازدواج یا قرار داد است و ممکن است پیامدهای قانونی و اجتماعی به همراه داشته باشد.
The failure to complete the act of consummation, especially in a marriage.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم consummation ازدواج هر دو طرف را دچار تردید کرد.
مثال:
The nonconsummation of the marriage left both parties feeling uncertain.
معنی(example):
عدم consummation میتواند در برخی فرهنگها به مشکلات حقوقی منجر شود.
مثال:
Nonconsummation can lead to legal complications in some cultures.
معنی فارسی کلمه nonconsummation
:
عدم consummation به معنای عدم تحقق رابطه جنسی در یک ازدواج یا قرار داد است و ممکن است پیامدهای قانونی و اجتماعی به همراه داشته باشد.