معنی فارسی noncontagiousness
B1غیرقابل انتقال بودن، به وضعیتی اشاره دارد که یک بیماری نمیتواند از فردی به فرد دیگر منتقل شود.
The quality of being not transmissible between individuals.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرقابل انتقال بودن بیماری برای بسیاری از خانوادهها تسکین بود.
مثال:
The noncontagiousness of the disease was a relief for many families.
معنی(example):
غیرقابل انتقال بودن میتواند به استراتژیهای بهداشتی عمومی متفاوتی منجر شود.
مثال:
Noncontagiousness can lead to different public health strategies.
معنی فارسی کلمه noncontagiousness
:
غیرقابل انتقال بودن، به وضعیتی اشاره دارد که یک بیماری نمیتواند از فردی به فرد دیگر منتقل شود.