معنی فارسی noncontemptibly
B1نوعی رفتار یا گفتار که نشاندهنده عدم تمسخر یا بیاحترامی است.
In a manner that shows no contempt or disdain.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به طور غیرتمسخرآمیز صحبت کرد و به همه در اتاق احترام گذاشت.
مثال:
He spoke noncontemptibly, showing respect to everyone in the room.
معنی(example):
نگرش غیرتمسخرآمیز او بسیاری از دوستان را برایش به ارمغان آورد.
مثال:
Her noncontemptible attitude won her many friends.
معنی فارسی کلمه noncontemptibly
:
نوعی رفتار یا گفتار که نشاندهنده عدم تمسخر یا بیاحترامی است.