معنی فارسی noncontributive
B1غیرمشارکتی به توصیف نقش یا وضعیتی میپردازد که در آن فرد هیچ کمکی به فرآیند نمیکند.
Not contributing; having no impact on the outcome.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نظرات آنها به عنوان غیرمشارکتی در بحث مشاهده شد.
مثال:
Their comments were seen as noncontributive to the discussion.
معنی(example):
در یک نقش غیرمشارکتی، او فقط نظاره میکرد بدون اینکه مشارکت کند.
مثال:
In a noncontributive role, he only observed without participating.
معنی فارسی کلمه noncontributive
:
غیرمشارکتی به توصیف نقش یا وضعیتی میپردازد که در آن فرد هیچ کمکی به فرآیند نمیکند.