معنی فارسی nonconvertibly
B1به معنای عدم قابلیت تبدیل یا تبادل به چیزی دیگر است.
In a manner that does not allow for conversion or exchange.
- ADVERB
example
معنی(example):
این اوراق قرضه به طور غیرقابل تبدیل صادر شد، به این معنی که نمیتوانست به سهام تبدیل شود.
مثال:
The bond was issued nonconvertibly, meaning it could not be exchanged for shares.
معنی(example):
او به جای سهام، به طور غیرقابل تبدیل در املاک سرمایهگذاری کرد.
مثال:
He nonconvertibly invested in real estate instead of stocks.
معنی فارسی کلمه nonconvertibly
:
به معنای عدم قابلیت تبدیل یا تبادل به چیزی دیگر است.