معنی فارسی noncorrectively
B1به شیوهای که اصلاح یا بهبود صورت نمیگیرد، و عموماً با رویکردی باز و غیر قاعدهگرا همراه است.
In a manner that does not seek to make corrections or improvements.
- ADVERB
example
معنی(example):
او مشکل را بهصورت غیر اصلاحی مطرح کرد و اجازه داد گفتوگو آزادانه باشد.
مثال:
He addressed the issue noncorrectively, allowing for open conversation.
معنی(example):
آنها به صورت غیر اصلاحی پروژه را راهنمایی میکردند بدون اینکه قوانین سختگیرانهای را وضع کنند.
مثال:
They were noncorrectively guiding the project without imposing strict rules.
معنی فارسی کلمه noncorrectively
:
به شیوهای که اصلاح یا بهبود صورت نمیگیرد، و عموماً با رویکردی باز و غیر قاعدهگرا همراه است.