معنی فارسی noncrystallizing
B1غیرکریستالیساز، به معنای عدم ایجاد ساختار بلوری در ماده یا محلول.
Not causing crystallization.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
طبیعت غیرکریستالیسازی ماده اجازه ویژگیهای منحصربهفرد را میدهد.
مثال:
The noncrystallizing nature of the substance allows for unique properties.
معنی(example):
شیمیدانها برای کاربردهای نوآورانه، محلولهای غیرکریستالیساز را مطالعه میکنند.
مثال:
Chemists study noncrystallizing solutions for innovative applications.
معنی فارسی کلمه noncrystallizing
:
غیرکریستالیساز، به معنای عدم ایجاد ساختار بلوری در ماده یا محلول.