معنی فارسی noncumulatively
B1غیرتجمعی به معنی عدم جمعآوری نتایج یا ارزیابیها به گونهای که به هم وابسته باشند.
In a manner that does not accumulate or build upon previous results or data.
- ADVERB
example
معنی(example):
دانشآموزان به صورت غیرتجمعی نمرهگذاری شدند و اطمینان حاصل شد که هر آزمون یک ارزیابی مستقل است.
مثال:
The students were graded noncumulatively, ensuring that each test was an independent measure.
معنی(example):
نتایج به صورت غیرتجمعی گزارش شد تا عملکرد فردی را برجسته کند.
مثال:
Results were reported noncumulatively to highlight individual performance.
معنی فارسی کلمه noncumulatively
:
غیرتجمعی به معنی عدم جمعآوری نتایج یا ارزیابیها به گونهای که به هم وابسته باشند.