معنی فارسی nondatival
B1به معنای عدم ارتباط با حالت داتیو در زبانشناسی.
Not relating to or characterized by the dative case.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
در این زبان، ساختارهای خاصی غیر فعلی هستند.
مثال:
In this language, certain structures are nondatival.
معنی(example):
زبانشناسان ساختارهای غیر فعلی را مطالعه میکنند تا گرامر را بهتر درک کنند.
مثال:
Linguists study nondatival constructions to understand grammar better.
معنی فارسی کلمه nondatival
:
به معنای عدم ارتباط با حالت داتیو در زبانشناسی.